بنده در نهم اردیبهشت سال 1350 در شهرستان هریس، استان آذربایجان شرقی به دنیا آمدم. پدرم در آن ایام مشغول تحصیل در حوزه علمیه قم بود و در سال 1353 خانواده را هم به قم منتقل کرد و دوران کودکى، نوجوانی و جوانی را در این شهر گذراندم. شاید مهمترین مربی دوران کودکی‌ام پدرم باشد که با حوصله و صبر خاصی همیشه آماده پاسخگویی به سوالان کودک پرسشگری چون من بود و هم او بود که بذر علاقه به علم و کتاب را در دل من کاشت علاقه، ارتباط و انس من با کتاب از همان نخستین سالهای کودکى، اطلاعات کتاب شناختی فراوانی برایم به وجود آورد. در سال 1365 به عضویت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان قم درآمدم، کانون قم در آن سالها با مدیریت فعال و رونق خاصی که داشت، نقش بسیار مهمی در حیات فرهنگی من داشته است در آنجا با بسیاری از مسائل و مباحث فرهنگى، ادبی و هنری آشنا شدم، دقت در نکات ادبی و آشنایی با شیوه‌های سامان جمله در آن ایام، به تدریج مرا به صورت تجربی به دنیای ویراستاری لفظی و محتوایی عبارات فارسی وارد کرد که البته بعدها به صورت علمی نیز دوره‌هایی را گذراندم و ویرایش یکی از زمینه‌هاى فعالیت بنده شد. در سال 1369 پس از اخذ دیپلم متوسطه در رشته علوم تجربی وارد حوزه علمیه قم شدم و در مدرسه مبارکه رضویه تحصیلات حوزوی را آغاز کردم تا شهریور 71 در این مدرسه بودم و درسهای پایه اول و دوم شامل: تعدادی از کتابهای جامع المقدمات، صرف ساده، سیوطى، حاشیه، قسمتهایی از المنطق و ... خواندم. در مهر ماه سال 1371 وارد حریم قدس رضوی شدم و با آغاز سال تحصیلی 72 ـ 71 بنده تحصیلاتم را همزمان در دانشگاه آزاد مشهد در رشته الهیات با گرایش فقه و مبانی حقوق اسلامی و نیز در حوزه علمیه خراسان ادامه دادم. همجواری با امام ثامن برکات فراوانی برایم داشت در طول این مدت، تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد را در رشته مذکور گذراندم و مقداری نیز از دروس سطح حوزه را خواندم همچنین با برخی از مراکز تحقیقاتی مشهد مانند «موسسه پژوهش و مطالعات عاشورا» «خانه کودک» و... همکاری داشتم، حاصل این تحقیقات فیشهای فراوان تحقیقاتی در رشته‌های مختلف علوم اسلامی است که در مراکز مذکور موجود است و برخی از آنها به صورت کتابهایی چون: «نقد قصه‌های پیشوایان معصوم در کتب درسی» «احکام ما و کودکان» و... منتشر شده است. با آغاز سال 78 مجدداً به قم بازگشتم و پس از تنظیم برنامه‌های حوزه، یک دوره فشرده احیای نسخ خطی را خدمت استاد مختاری گذراندم، البته من قبلاً به صورت تجربی سراغ این کار رفته بودم و زمینه اصلی تز من در دوره کارشناسی ارشد نیز به این مهارت مربوط می‌شد، با اندوخته‌های جدید دوباره سراغ «الاثنا عشریات الخمس» شیخ بهایی رفتم و حدود یک سال به تکمیل آن پرداختم.
در این ایام به عنوان ویراستار با برخی از مراکز نشر همکاری داشم همچنین سلسله مقالاتی نیز در مجله «گلستان قرآن» به چاپ رساندم. در نیم سال دوم 80 ـ 79 در دانشگاه پیام‌نور مرند «متون اسلامی» و «قواعد فقه مدنی»، در نیم‌سال اول 81 ـ 80 در دانشگاه آزاد قم «تاریخ اسلام» و «معارف اسلامی 1»، و در نیم‌سال دوم سال 81 ـ 80 در آزاد آشتیان «تاریخ اسلام» در نیم‌سال اول و دوم 82 ـ 81 در دانشگاه آزاد قم آشتیان و نراق «تاریخ اسلام» و «اخلاق اسلامی» و در نیم‌سال اول و دوم 83 ـ 82 در دانشگاه آزاد قم آشتیان و نراق «تاریخ اسلام» و «متون اسلامی» و «معارف اسلامی 1 و 2»، در تابستان 83 در آزاد نراق «متون فقه 4» تدریس کرده‌ام. اکنون تدریس دانشگاهی یکی از بخشهای عمده زندگی علمی بنده است درسهایی مثل تاریخ اسلام، تفسیر موضوعی قران، تفسیر موضوعی نهج البلاغه، متون فقه، اصول فقه، قواعد فقه، آیات الاحکام، و... بارها در ترم های متعدد در دانشگاه ها مختلف تدریس کرده ام. کتابهایی را از زبان عربی به فارسی ترجمه کرده‌ام که از میان آنها کتاب «مظلومیت برترین بانو» چاپ شده است و بقیه نیز در مراحل پایانی هستند همچنین تصحیح و تعلیق «الاثنا عشریات الخمس» شیخ بهایی از بنده چاپ شده است و تصحیح و تعلیق «الکلم الطیب» نوشته سید علیخان مدنی را زیر چاپ دارم.